یادداشت معاونت فرهنگی و اجتماعی به‌مناسبت شب چلــه

15376 Views

بگوئیـم شـب چلــه!

روح و احساس آدمی همواره از غم و رنج گریزان بوده است و در راستای دستیابی به آرامش، شادکامی و تسلی خاطر کوشش های بسیاری داشته است. چنانکه اگر برگ‌های تاریخ هر سرزمینی را ورق بزنیم، به وضوح در خواهیم یافت که خلق شادی و سرور رسالت واقعی آدمی در هر جای این کره خاکی بوده است. هر ادیب، هنرمند، شاعر و نقاشی که پا به عرصه اجتماع گذاشته است، بیش از هر موضوع دیگری، قلم و هم خود را مصروف خلق لحظه‌های شاد کرده است تا روح و جسم آدمی را از غربتکده ناملایم روزگار نجات دهد و خاطر انسان را از رنج ها و مصیبت‌ها تسلی بخشد.کوشش انسان ایرانی برای خلق این شادکامی‌ها قسمتی از این سنت دیرپای است. سنتی که در آن انسان ایرانی بنا بر اعتقاد و ایمانش گریه و زاری بیش از اندازه را اهریمنی و گناه می‌پنداشت و شادی و خرم زیستی را واجب و دارای ثواب می‌دید. از همین رو بود که از عهد قدیم همواره جشن‌های آیینی فاخر، زیبا و با شکوهی در این سرزمین برگزار می‌شد؛ به‌گونه ای که در هر سال دوازده جشن مهم ماهانه تدارک می‌دیدند و در هر جشن، طبقات مختلف مردم در کنار هم و با هم به پایکوبی و شادمانی می‌پرداختند و آداب و رسوم خاص خود و سنت‌های قدیمی سرزمین خود را پاس داشته و به نسل‌های بعد معرفی می‌کردند. جشن نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، جشن شب چله، جشن اسفندگان و ... از جمله این یادگارهاست که قرن‌ها زندگی در این سرزمین را در دل خود جای داده و روایت کرده و هر سال آن را یادآور می‌شود تا این زنجیره هویت ملی از هم نگسلد.

برگزاری و پاسداشت جشن شب چله که تولد خورشید نیز هست، یکی از این یادگارها و آیین‌های سرزمین ماست. بنا بر آنچه در روایت‌های قدیم آمده است، پیشینیان ما، شب اول زمستان را که خود آغازگر دو چله بزرگ و کوچک بود را شب چله می‌گفتند. نیاکان ما در آن دوره، زمستان را به دو بخش تقسیم می‌کردند؛ چهل روز اول زمستان را چله بزرگ و چهل روز آخر را که مصادف با جشن سده است، چله کوچک می‌نامیدند. بدین ترتیب شب چله را که آغازگر این دو دوره بود را پاس داشته و به یمن فرا رسیدنش جشن بزرگی را تدارک می‌دیدند. این پاسداشت و بزرگداشت بیشتر حاکی از این باور آنان بود که در این شب، فرشته بدی‌ها یعنی اهریمن با فرشته خوبی‌ها یعنی نیروهای راستی امشاسبندان- به جنگ می‌پردازند و در این نبرد طولانی که برابر با طولانی‌ترین شب سال است، فرشته خوبی‌ها، اهریمن را شکست داده و روشنایی از پس تاریکی بر می‌خیزد و گرمابخش زندگی مردم می‌شود. از این رو، نیاکان ما با سروری جمعی و دورهمی‌های خانوادگی به پیشواز و استقبال آغاز دی و نجات خورشید از چنگ شب‌های اهریمنی رفته و آن را پاس داشته و جشن می‌گرفتند. بعد از قرن‌ها تکرار این رخداد، در شب پیش رو، دوباره به استقبال این زایش مجدد خورشید و پاس داشت این بخش از هویت ملی خود خواهیم رفت. با این حال آنچه لازم است که در  یادآوری تازه این عید مورد توجه و اهمیت قرار گیرد این است که بدانیم «چله» نام پارسی این جشن است و پیش‌تر هیچ‌گاه «یلدا» که نامی سریانی و به معنی میلاد است، برای این جشن به کار نمی‌رفت و این نام تنها در دهه‌های اخیر در فرهنگ روزمره ما هژمونی پیدا کرده است. لذا از آنجایی که جشن شب چله خاص سرزمین ایران است و در هیچ جای دیگر دنیا نظیر ندارد، شایسته نیست با نامی غیرایرانی از آن یاد کرد. آن چنان که فریدون جنیدی نوشت: «مرا پروای آنان نیست که نشانی خانه پدری خویش را از بیگانگان می پرسند و این سخن، یعنی ایرانیان باید، خود، تاریخ خویش را بکاوند و هویت خویشتن را دریابند.»